افسردگی مزمن چیست؟

دیس تایمی یا افسردگی مزمن، حالتی از افسردگی و اختلالات خلقی است که حداقل به مدت دو سال طول می‌کشد، اما نسبت به افسردگی اساسی شدت و نشانه‌های کمتری دارد. افرادی که به افسردگی مزمن مبتلا هستند، ممکن است دوره‌هایی از افسردگی اساسی را نیز تجربه کنند.1
 

علائم افسردگی مزمن

از علائم اصلی افسردگی می توان به موارد زیر اشاره کرد

- مصرف بیش از حد مواد مخدر

- بی خوابی و یا خواب بیش از حد

- کج خلقی

- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلا به آنها علاقه مند بودید

- نا امیدی

- فکر کردن مداوم راجع به اینکه اتفاق بدی در راه است

- فکر کردن راجع به مرگ و یا خودکشی و یا تلاش برای انجام آن

- توهم و هذیان گویی
 
شاید با خودتان فکر کنید که افسردگی شما غیر قابل درمان است، اما بهتر است با یک روانشناس متخصص صحبت کنید و از او راه حل بخواهید. حتی برای موارد خیلی شدید افسردگی هم راه حل وجود دارد.2
 

افسردگی مزمن چه پیامدهایی به همراه دارد؟

افرادی که علائم افسردگی مزمن را تجربه می‌کنند، معمولا خسته به نظر می‌رسند یا شکایت می‌کنند که همیشه خسته هستند ولی خودشان هم ممکن است دلیل آن را ندانند. خستگی مداوم برای این افراد می‌تواند یکی از آزاردهنده‌ترین نشانه‌ها باشد، حتی ممکن است خودشان را به خاطر این موضوع سرزنش کنند یا مورد سرزنش دیگران قرار بگیرند و برچسب تنبلی به آن زده شود. این افراد مجبور هستند که خستگی خودشان را پنهان کنند تا از نظر شغلی و اجتماعی آسیب نبیند.

بی حوصلگی و حساسیت آن‌ها ممکن است به عنوان ویژگی شخصیتی آن‌ها در نظر گرفته شود. مجموع این علائم بدون شناسایی بیماری، باعث می‌شود نه تنها فرد حس بدی نسبت به خودش داشته باشد؛ بلکه دیگران هم به جای حمایت، او را مورد انتقاد قرار دهند. بیمار افسرده از آنجایی که نمی‌تواند در سطحی باشد که دیگران توقع دارند و از طرفی از بیماری خودش هم خبر ندارد، پس خودگویی‌های منفی و به مراتب افت عملکردش نیز بیشتر می‌شود.1
 

عوامل خطر برای خودکشی

تمامی افرادی که در معرض عوامل خطر قرار می گیرند خودکشی نمی کنند. علاوه بر افسردگی شدید و دیگر بیماری های روانی، عوامل خطر برای دست زدن به خودکشی می تواند موارد زیر باشد:

- سو سابقه مصرف مواد

- سابقه دست زدن به خودکشی

- سابقه خودکشی در خانواده

آنچه نباید به بیمار افسرده بگویید

افسردگی، دختران امروزی را تهدید می‌کند

- سابقه خانواده در بیماری های روانی و یا سو مصرف مواد

- وجود اسلحه در خانه

- محبوس بودن

- قرار گرفتن در معرض رفتار متمایل به خودکشی در دیگر افراد.2
 

فکر کردن به خودکشی: وضعیت اورژانسی

برای افرادی که به افسردگی مزمن مبتلا هستند، خودکشی یک تهدید اصلی محسوب می شود. بر طبق آمار اعلام شده سالانه بیش از ۳۰ هزار نفر در آمریکا دست به خودکشی می زنند و به احتمال زیاد عدد واقعی خودکشی از این عدد بیشتر است. بین افرادی که افسردگی مزمن آنها درمان نشده است، ۱۵ درصد آنها دست به خودکشی میزنند.
 

نشانه های فکر کردن به خودکشی و یا تصمیم به آن

- صحبت کردن راجع به مردن و یا کشتن خودتان

- جستجو راجع به راه های کشتن خود. به عنوان مثال جستجو در اینترنت برای یافتن سم یا داروهای خطرناک

- صحبت کردن راجع به ناامیدی و یا عدم یافت دلیل کافی برای زندگی کردن

- حرف زدن در مورد یک درد و ناراحتی لاعلاج که فرد افسرده گمان می کند گرفتارش شده

- تصورات و صحبت هایی با درون مایه سربار بودن برای دیگران

- افزایش استفاده از مواد مخدر

- داشتن رفتار مضطرب و آشفته

- خوابیدن بیشتر و یا کمتر از میزان عادی

- احساس منزوی بودن

- نشان دادن خشم و یا صحبت کردن راجع به انتقام

- نوسانات خلقی شدید.2
 

دلایل بروز افسردگی مزمن

عوامل مختلفی می‌تواند در بروز افسردگی مزمن نقش داشته باشند. عواملی مانند ژنتیک و سابقه خانوادگی، کارکرد نامناسب مدارهای مغزی و انتقال دهنده‌های عصبی، افسردگی درمان نشده، وجود استرس زاهایی مانند بیماری‌های مزمن، مشکلات در روابط اجتماعی، از دست دادن شغل، مشکلات اقتصادی و ... در بروز و تداوم افسردگی مزمن می‌توانند نقش داشته باشند.1
 

افسردگی مزمن چگونه درمان می‌شود؟

درمان افسردگی مزمن، بسیار دشوارتر از درمان افسردگی اپیزودیک شدید (episodic major depression) است و در آن احتمال پس‌رفت بیماری بیشتر است. بنابراین، مبتلایان به افسردگی مزمن، علاوه بر مصرف داروهای ضد افسردگی، روش‌های روان‌درمانی یا ترکیبی از هر دو، به یک درمان نگهدارنده نیاز دارند تا مطمئن شوند که علائم بیماری برنخواهد گشت.

تا کنون تنها راه برای درمان افسردگی مزمن، سیستم روان‌درمانی تجزیه و تحلیل شناختی رفتاری (CBASP) است که در مقایسه با داروهای افسردگی، موفق‌تر عمل کرده است.

CBASP نوعی درمان‌ رفتاری‌شناختی است که روان‌شناس از طریق آن به بیماران کمک می‌کند الگوهای فکری مخرب را که بر احساسات و رفتار آن‌ها اثر می‌گذارد شناسایی کرده و آن‌ها را تغییر دهند. این در حالی است که تمرکز روش درمانی‌ حمایتی بر بهبود عزت نفس، انعطاف‌پذیری و سازگاری افراد است. گروهی از محققان دانشگاه "Freiburg" آلمان به تازگی تاثیر این دو روش درمانی را با هم مقایسه کردند.

آن‌ها برای نیل بدین هدف داده‌های ۲۶۸ فرد مبتلا به افسردگی مزمن را بررسی کردند. شرکت‌کنندگان به مدت ۳۲ جلسه در طول مدت ۴۸ ساعت تحت روش درمانی CBASP و یا روش درمانی حمایتی قرار گرفتند، سپس محققان نتایج این درمان‌ها را پس از یک یا دو هفته ارزیابی کردند. 

یافته‌های جدید نشان داد هرچند پس از گذشت یک سال، نتایج روش CBASP بسیار موثرتر از روش درمانی حمایتی بود، اما این نوع روش درمانی یک تا دو سال پس از اتمام دوره درمان، تاثیرات خود را از دست داد.

بنابراین افرادی که به افسردگی مزمن مبتلا بودند و با روش CBASP بهبود پیدا کردند، به درمان نگهدارنده نیز نیاز داشتند. به گفته محققان افرادی که با این شیوه درمن نشدند، باید ترکیبی از روش‌های درمانی دیگر مانند مصرف دارو را استفاده کنند.3

پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.beytoote.com
3.www.imna.ir